شوراي انقلاب
يکي از نخستين عرصههاي نقشآفريني آيتالله خامنهاي در روند تکون نظام جمهوري اسلامي، عضويت و فعاليت در شوراي انقلاب بود. اين شورا پس از مهاجرت امام خميني به فرانسه در مهر1357 و ظهور نشانههاي پيروزي انقلاب اسلامي و ورود نهضت اسلامي به مرحلهي انقلاب با نظر امام خميني از اوايل آبان شکل گرفت و اعضاي آن توسط امام خميني بهتدريج انتخاب شدند، اما به لحاظ رعايت ملاحظات مختلف بهصورت رسمي در آستانهي پيروزي انقلاب در 22 دي 1357 اعلام گرديد[125] .
نخستين اعضاي شورا آقايان مرتضي مطهري، سيد محمد حسيني بهشتي، سيد عبدالکريم موسوي اردبيلي، محمدرضا مهدوي کني، سيدعلي خامنهاي و محمدجواد باهنر و اکبر هاشمي رفسنجاني بودند. در ادامه کار شورا نيز افراد ديگري به عضويت آن درآمدند[126] . آيتالله خامنهاي در اواخر دي ماه در اين جلسات حضور پيدا کرد[127] . شورا در اين مقطع، تصميمگيريهاي مهم در مورد مبارزه را برعهده داشت. از جملهي آنها مذاکره با مقامات حکومت پهلوي و مقامات کشورهاي خارجي، از جمله آمريکا و نيز تشکيل کميتهي استقبال از امام خميني بود[128] . اقدام مهم ديگر شوراي انقلاب در مقطع قبل از پيروزي، معرفي مهدي بازرگان به عنوان رئيس دولت موقت به امام خميني بود[129] .
پس از پيروزي انقلاب آنچه برعهده شوراي انقلاب قرار داشت عبارت بود از: قانونگذاري در غياب قوهي مقننه، انجام بخشي از وظايف قوهي مجريه پس از ادغام دولت موقت و شوراي انقلاب در تير 1358 و انجام همه آن پس از استعفاي دولت موقت در 14 آبان 1358 تا پس از آن. در کنار اين وظايف اصلي، مرجعي براي رفع معضلات و بحرانهاي پيشِ رويِ نظام نوپاي جمهوري اسلامي و مشاوره براي امام نيز بود[130] . به رغم تغيير چندينباره ترکيب اعضاي شوراي انقلاب در ادوار چهارگانهي آن تا پايان فعاليتش در 29 تير 1359 آيتالله خامنهاي عضو ثابت ان باقي ماند[131] . ايستادگي در برابر نظرات و مواضع جهتدار اعضاي موسوم به «ليبرال» شورا، هشدارهاي مکرر نسبت به ضرورت جلوگيري از نفوذ اعضا و هواداران حزب توده ايران و ديگر احزاب و گروههاي مخالف انقلاب اسلامي در ارتش و عرصهي فرهنگ کشور از مواضع مهم وي در جلسات و تصميمات شورا بود[132] .
او معتقد بود که در شوراي انقلاب بايد از اقشار گوناگون جامعه نمايندهاي حضور داشته باشد[133] . مسائل کردستان، سيستان و بلوچستان و ديگر مناطق کشور و ضرورت حفظ وحدت از ديگر موضوعات مهم و مورد توجه وي در شوراي انقلاب بود. او بر اين عقيده بود که دولت موقت در قضيه کردستان ضعف نشان داده و بايد آن را از راههاي مختلف حل کرد و از سرايت آن به ساير مناطق قومي کشور جلوگيري نمود[134] . در مورد منطقهي سيستان و بلوچستان نيز براساس از تجربهي حضورش در زمان تبعيد و اطلاع از اوضاع سياسي و اجتماعي آن منطقه، بر بهبود وضع اقتصادي و معيشتي مردم آن ديار تأکيد داشت[135] . در اين زمينه در 9 فروردين 1358 از سوي امام خميني مأموريت يافت در رأس هيأتي عازم آن منطقه شود تا به خواستها و مشکلات مردم رسيدگي و در مورد وضعيت آن منطقه گزارشي تهيه کند[136] . در اين سفر، افزون بر مأموريت يادشده، با برخي از سران و متنفذين محلي منطقه ديدار و سياستهاي نظام جمهوري اسلامي را براي آنها تشريح و تبيين کرد.
حمايت از تأسيس و تقويت نهادهاي انقلابي و مردمي چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و جهاد سازندگي از ديگر مواضع اصولي وي در شوراي انقلاب بود[137] .
معاونت شهيد چمران
با ادغام دولت موقت و شوراي انقلاب در آخر تير 1358 برخي اعضاي شوراي انقلاب از سوي آن شورا به برخي از وزارتخانههاي حساس راه يافتند و از آن جمله آيتالله خامنهاي به معاونت امور انقلاب وزارت دفاع انتخاب گرديد. در اين زمان دکتر مصطفي چمران وزير دفاع بود[138] . همچنين در جريان ادغام شوراي انقلاب و دولت موقت که با هدف تمرکز بيشتر در قوهي مجريه صورت گرفت ايشان به عضويت کميسيون وزراي امنيتي که سرپرستي و مسئوليت کليهي امور انتظامي، نظامي و امنيتي، از جمله بحرانهاي گنبد، کردستان و خوزستان و مقابله با اقدامات احزاب و گروههاي ضدانقلاب را بر عهده داشت، انتخاب گرديد[139] .
سرپرستي سپاه پاسداران
از ديگر مأموريتهاي وي از طرف شوراي انقلاب، مسئوليت مرکز اسناد و نيز سرپرستي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در 3 آذر 1358 بود[140] . وي قبل از اين نيز به نمايندگي از سوي شوراي انقلاب در برخي جلسات سپاه پاسداران شرکت ميکرد. علت انتخاب او به سرپرستي سپاه، باقي ماندن پارهاي اختلافات در بدنه و سازمان سپاه بود که در ماههاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي شکل گرفته بود و با تلاشهاي ميانجيگرانه به نتيجه نرسيده بود[141] . وي که از حاميان نيروهاي نظامي مردمي، بهويژه سپاه بود، در مدت حضور در رأس آن نيرو سعي کرد علاوه بر رفع اختلافات موجود، سازمان مناسبي بدان بدهد. او در 5 اسفند 1358 از مسئوليت سرپرستي سپاه به دليل نامزدي در انتخابات نخستين دور? مجلس شوراي اسلامي استعفا داد[142] .
تاسيس حزب جمهوري اسلامي
آيتالله خامنهاي در ايام منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن، همزمان با حضور مؤثر در شوراي انقلاب و تمشيت امور انقلاب در دورهي گذار[143] ، بههمراه سيد محمد حسيني بهشتي، اکبر هاشمي رفسنجاني، سيد عبدالکريم موسوي اردبيلي و محمدجواد باهنر براي ايجاد تشکلي انقلابي فعاليت ميکرد[144] . اين تشکل با نام حزب جمهوري اسلامي در 29 بهمن 1357 رسماٌ اعلام موجوديت کرد اما پايههاي تأسيس آن به جلساتي در مشهد در تابستان 1356 بر ميگردد که در آن برخي از مبارزان از جمله مؤسسين بعدي حزب جمهوري اسلامي در صدد تشکيل مجمع و سازمان متشکلي براي فعاليت بر ضد حکومت پهلوي و توسعه انديشهي اسلامي بودند[145] . بر اين مبنا حزب در دوره فعاليت غيررسمي خود در ماههاي منتهي به پيروزي انقلاب نقش مؤثري در برگزاري اجتماعات و سخنرانيها بر عهده داشت که فعاليت آيتالله خامنهاي در اين زمينه قابل ملاحظه بود[146] .
از دلايل تأسيس حزب جمهوري اسلامي ميتوان به پرکردن خلاء ناشي از فقدان تشکيلات منظم و روزآمد براي صيانت و حمايت از نظام نوپاي جمهوري اسلامي، کمک به تداوم انقلاب و حفظ يکپارچگي و حضور مردم در صحنه، پيريزي بنيانهاي اساسي نظام جمهوري اسلامي، صيانت از محوريت نقشآفريني امام خميني در دوران پس از انقلاب، تعميق انديشهي اصيل اسلامي در اذهان مردم، هدايت لحظه به لحظهي سياسي مردم، کمک براي تأمين نيروي انساني دستگاههاي اجرايي براي تحقق اهداف انقلاب اسلامي، موضعگيري صريح و صادقانه در برابر ترفندها و فريبهاي دشمنان داخلي و خارجي اشاره کرد[147] . وي از تهيهکنندگان مرامنامهي حزب بود. در تقسيمبندي وظايف اعضا نيز وظيفهي تبليغات حزب را برعهده گرفت[148] . ايشان عضو مؤسس و عضو شوراي مرکزي حزب بود و در مجموع در دورهي تأسيس حزب بيشتر نقش تبييني ايفا کرد و مواضع حزب را به صورت گفتارها و جزوههايي ارائه نمود. او در تأسيس شعبهي حزب در مشهد نقش داشت و دفتر آن شعبه را در 26 اسفند 1357 افتتاح کرد.
دبير کلي حزب جمهوري اسلامي
پس از آيتالله بهشتي و دکتر باهنر ـ اولين و دومين دبيرکل حزب ـ آيتالله خامنهاي در شهريور 1360 از سوي شوراي مرکزي حزب به عنوان سومين دبيرکل حزب انتخاب شد[149] . در سالهاي پس از پيروزي انقلاب تا زمان تثبيت نظام جمهوري اسلامي در دههي 1360، حزب جمهوري اسلامي به مثابه رکن مهمي از حاکميت خارج از ساختار سياسي رسمي فعاليت ميکرد و مقوم پايههاي نظام جمهوري اسلامي بود[150] .
ايشان حزب جمهوري اسلامي را نهادي ضروري جهت حفاظت از کليت نظام نوپاي جمهوري اسلامي ميدانستند. نخستين کنگرهي حزب در ارديبهشت 1362 برگزار و آيتالله خامنهاي براي دومين بار به دبيرکلي حزب و عضويت شوراي مرکزي[151] و شوراي داوري حزب[152] انتخاب شد. وي در طول دوران رياست جمهوري در جلسههاي حزب جمهوري اسلامي در تهران و شهرستانها شرکت ميکرد و ضمن تبيين مأموريتها و اهداف حزب، به پرسشهاي دفاتر، شعب و اعضاي حزب پاسخ ميداد[153] .
ايشان همزمان با دورهي دوم رياست جمهوري نيز دبيرکلي حزب جمهوري اسلامي را بر عهده داشت. در اين دوره فعاليتهاي حزب به دلايل مختلف، از جمله: رفع بحرانهاي سالهاي اوليهي انقلاب، تأسيس نهادها و سازمانهاي مورد نياز جمهوري اسلامي که حزب در تأسيس، تقويت و رشد آنها نقش مؤثري داشت، اشتغال شخصيتهاي محوري حزب از جمله آيتالله خامنهاي و هاشمي رفسنجاني در مشاغل مهم نظام در کنار فقدان برخي از بنيانگذاران مؤثر آن، نارضايتي امام خميني از تبديل حزب از عامل وحدتبخش به عامل تفرقه و تشديد جناحبنديها در درون حزب، کاهش يافت و ديگر کارايي سالهاي اوليهي خود را نداشت[154] . لذا آيتالله خامنهاي و هاشمي رفسنجاني در اوايل خرداد 1366 با نگارش نامهاي به امام خميني و ذکر دلايل يادشده، به ويژه پيدايش و تشديد جناحبندي در درون حزب و خطر آن براي وحدت و انسجام جامعه، خواستار تعطيلي فعاليتهاي آن شدند[155] . امام خميني نيز در 11 خرداد 1366 با اين درخواست موافقت کرد و متعاقب آن فعاليتهاي حزب تعطيل شد[156] .
امامت جمعهي تهران
امام خميني در 24 دي 1358 آيتالله خامنهاي را با اشاره به حسن سابقه و شايستگي در علم و عمل به امامت جمعه تهران منصوب کردند[157] . ايشان نخستين نماز جمعه را در 28 دي 1358 امامت کردند[158] . از اين تاريخ تا واقعهي 6 تير1360 که در مسجد ابوذر تهران به ايشان سوء قصد و بر اثر آن به شدت مجروح گرديدند، به جز مقطع 21 بهمن تا 6 اسفند 1359 که در جريان سفري تبليغي در هندوستان به سر ميبرد، نماز جمعهي تهران را اقامه کردند[159] . پس از آن نيز همواره اين سمت را بر عهده داشت.
اقدام مهم و ابتکاري وي در مورد نماز جمعه، پيشنهاد برگزاري سمينارهاي ائمهي جمعه به منظور انسجام شبکهي امامان جمعه در داخل کشور و جهان اسلام بود که پس از موافقت امام خميني، نخستين سمينار در مدرسهي فيضيهي قم برگزار شد و پس از آن سمينارهاي متعددي نيز برگزار شد[160] . وي در خطبههاي نماز جمعه به عنوان يک تريبون اثرگذار، مهمترين و قاطعترين مواضع اصولي و راهبردي نظام جمهوري اسلامي را ارائه کرده و همچنين، به تعميق انديشه ديني و بينش و بصيرت سياسي جامعه پرداخته است. اهتمام به خطبههاي عربي نيز که مخاطب آن مسلمانان جهان اسلام بود، از ويژگيهاي خطبههاي ايشان بوده است.
نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي
آيتالله خامنهاي پس از نامزدي براي انتخابات نخستين دوره قانونگذاري مجلس شوراي اسلامي در اسفند 1358، از سوي ائتلاف بزرگ نيروهاي خط امام شامل جامعهي روحانيت مبارز تهران، حزب جمهوري اسلامي و چندين سازمان و گروه اسلامي ديگر در انتخابات مجلس شوراي اسلامي حمايت شد[161] و از حوزهي انتخابيهي تهران وارد مجلس شد. در مجلس، عضو و رئيس کميسيون امور دفاعي بود.
در مدت رياست ايشان طرحها، لوايح و موضوعات متعددي در آن کميسيون بررسي شد که از مهمترين آنها ميتوان تأمين نيازمنديهاي استخدامي سپاه پاسداران، ادغام سازمان بسيج مستضعفين در سپاه پاسداران، مسئلهي کردستان، مسائل مرزي، مسئلهي بلوچستان و سازماندهي نوين ارتش را نام برد[162] . از موضعگيريهاي مهم وي در طول نمايندگي ميتوان به صحبتهاي مهم و مستند او در موافقت با طرح عدم کفايت سياسي بنيصدر براي رياست جمهوري اشاره کرد[163] . با آغاز جنگ ايران و عراق در 31 شهريور 1359 و به سبب حضور در جبهههاي جنگ، در جلسات مجلس شوراي اسلامي کمتر حضور يافت و پس از جراحت شديد در 6 تير 1360 در موارد معدود در آن حاضر شد. با انتخاب به مقام رياست جمهوري در مهر 1360 قوهي مقننه را ترک گفت.
برچسب : نگاهی گذرا به نظریه,نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه,نگاهی گذرا به ازبکستان,نگاهی گذرا به,نگاهی گذرا به بسیج و بسیجی,نگاهی گذرا به تخت سلیمان,نگاهی گذرا به تاریخ ایران,نگاهی گذرا به شهرستان اهر,نگاهی گذرا به هلیکوپترهای آینده,نگاهی گذرا به گناهان کبیره, نویسنده : 7rezaebrahimi7 بازدید : 91